برای تعیین وقت حضوری و قرارداد با وکیل از این بخش استفاده کنید.
آیا راهی برای ابطال و بی اثر کردن وکالت بلاعزل وجود دارد؟
آیا راهی برای ابطال و بی اثر کردن وکالت بلاعزل وجود دارد؟
بعبارتی دیگر سوال اینست که چگونه می توان وکالت بلاعزل را محدود کرد؟ وکالت عقدی است که بموجب آن شخصی که موکل نامیده می شود انجام اموری را به شخص دیگری که وکیل نامیده می شود واگذار می کند. این عقد از جمله عقود جایز است. یعنی هر یک از طرفین هر لحظه ای بخواهد می تواند این عقد را بصورت یکطرفه و بدون نیاز به رای دادگاه فسخ نماید. اما گاهی اشخاص برای ایجاد استحکام در این رابطه که مخصوصا در وکالت های همزمان با بیع و یا وکالت در طلاق می باشد، اعطای وکالت را بلاعزل اعلام می کنند. بنابراین طرفین بدون رضایت یکطرف دیگر قادر نیستند آنرا فسخ نمایند. هرچند که در بسیاری از این موارد به جهت ذات عقد چایز، این عقد حتی بصورت بلاعزل هم با مواردی خودبخود منحل می گردد. بنابراین برای اینکه در هنگام تنظیم وکالتنامه ها بتوانید از حقوق خود، چه در مقام موکل و چه وکیل مطلع بوده و از آن محافظت نمایید لازم است موارد و شرایط مختلف را در این خصوص بدانید:
ماهیت وکالت بلاعزل چیست؟ وکالت بلاعزل، در زمره عقود جایز بوده که با فوت و جنون یکی از طرفین منحل می گردد. لذا لازم است موکل اگر در مقام بیع اقدام به اخذ وکالت می نماید همزمان با این وکالت نامه اقدام به اخذ مبایعه نامه نیز بکند تا در صورت فوت موکل و مقاومت و استنکاف وراث از اجرای موضوع وکالت، با در دست داشتن مبایعه نامه که در هر حال بعنوان عقد بیع لازم الاتباع می باشد نسبت به اثبات و احقاق حقوق خود اقدام نماید.
چگونه می شود عقد وکالت را بلاعزل تنظیم کرد؟ در بسیاری از پرونده های مطروحه اختلاف پیش آمده این است که آیا صرف عنوان بلاعزل کفایت می کند که عقد وکالت را بلاعزل تصور کنیم یا خیر؟ در این خصوص رویه دادگاه ها دو گونه است: - برخی حقوقدانان و قضات معتقد هستند نظر به اینکه عقد وکالت ذاتا عقدی جایز است صرف عنوان بلاعزل برای اینکه این عقد را بلاعزل بدانیم کافی نبوده و حتما باید ضمن عقد لازمی این موضوع شرط شود. - برخی حققوقدانان و قضات نیز معتقدند با توجه به اصل آزادی اراده و تراضی طرفین در بلاعزل بودن این عقد، صرف جمله کافیست و نیازی به انجام عقد دیگری نیست بنظر می رسد رویه قالب در محاکم روش اول است. یعنی طرفین بهتر است حتما در وکالت نامه قید کنند ضمن عقد خارج لازمی موکل حق عزل وکیل را از خود سلب نمود.
تفاوت و نقاط مشترک وکالت بلاعزل با وکالت بطور عام چیست؟
تفاوت اصلی این دو وکالت در نحوه انحلال آن است که در وکالت بلاعزل هیچکدام نمی توانند آنرا یکطرفه و بدون رضایت طرف دیگر منحل کنند. اما موارد مشترک در انحلال وکالت نامه بلاعزل با وکالت نامه عادی کدامند؟ 1- فوت یکی از طرفین 2- جنون و سفه یکی از طرفین 3- از بین رفتن موضوع وکالت 4- انجام موضوع وکالت توسط موکل (اصیل)
موارد انحلال وکالت بلاعزل:
1- فوت و جنون هر یک از طرفین موچب انفساخ عقد وکالت می باشد. و به همین دلیل برای وکیلی که عقد وکالت را بعنوان خرید انجام می د هد لازم است همراه آن مبایعه نامه ای مبنی بر انجام بیع نیز داشته باشد. چرا که در جامعه تصور اینست که وکالت بعنوان سند رسمی برای انجام معاملات کافیست و محکم تر از مبایعه نامه عادی است اما باید بدانید که وکالت در هر حال حتی با قید بلاعزل و اعطای کلیه اختیارات مانند فروش به هر کس حتی خود وکیل به هر قیمت نیز ماهیت وکالتی آن را تغییر نمی دهد. تنها استثنا این موضوع معاملات خودرو است که برخی قضات وکالت بلاعزل را در مقام بیع می دانند که باز هم بدلیل ریسک موضوع موکدا توصیه میشود در هر معامله ای مبایعه نامه تنظیم و اخذ شود. 2- سفه سفه هر یک از طرفین در مواردیکه موضوع وکالت مالی باشد موجب انحلال عقد وکالت است. 3- انجام موضوع وکالت توسط موکل: هرچند موکل طی عقد وکالت به وکیل اختیاراتی در جهت انجام امری را می دهد اما خود همچنان بعنوان اصیل حق دارد نسبت به انجام مورد وکالت اقدام نماید. بنابراین اگر شخصی برای فر وش ملک خود به دیگری وکالت حتی بلاعزل داده باشد می تواند با فروش ملک عملا عقد وکالت را منحل سازد. این روش یکی از بهترین و بیخطر ترین راه های انحلال وکالت بلاعزل است. اما توجه بفرمایید در صورتیکه در مقام بیع به شخصی وکالت دادید اخلاقا و قانونا این عمل درست نخواهد بود. 4- انقضا مدت عقد وکالت: اگر برای عقد وکالت مدتی تعیین شود، با انقضای مدت قرارداد وکالت، این عقد خودبخود منحل می گردد و نیاز به اقدامی از سوی موکل نیست. 5- از بین رفتن موضوع وکالت : اگر موضوع وکالت از بین برود مانند مثال بالا بفروش رفتن ملکی توسط خود موکل که دیگر مال مذکور برای فروش وجود ندارد با انتفا موضوع، عقد وکالت منحل می شود 6- انحلال عقد لازمی که وکالت بموجب آن بلاعزل گردیده: اگر شرط بلاعزل بودن عقد وکالت بموجب عقد لازم دیگری باشد و آن عقد لازم خارج، منحل شود، در این موارد وکالت منحل نمی شود بلکه از لازم به جایز تبدیل می گردد و بدین ترتیب هر یک از طرفین می تواند بدون تراضی با طرف دیگر و بصورت یکطرفه اقدام به انحلال آن نماید. 7- ورشکستگی موکل در امور مالی: اگر موضوع وکالت امور مالی باشد با ورشکستگی موکل و عدم جواز دخالت وی در امور مالی خودش، وکیل نیز به تبع این محدودیت موکل، در انجام موضوع وکالت محدود شده و موجب انفساخ وکالت می گردد. 8- اقاله : تراضی طرفین برای انحلال عقد در کلیه موارد می تواند موجب برهم زدن توافقات باشد. (به جز مواردی که نیاز به تشریفات قانونی دیگری دارد مانند طلاق) 9- ضم وکیل : اگر موکل طی وکالت نامه حق ضم وکیل را از خود ساقط نکرده باشد می تواند با اعطای وکالت به دیگری و ضم وکیل دوم به وکیل اول، انجام موضوع وکالت را توسط هر دو بصورت مجتمعا تعیین نماید. در این صورت اقدامات هر کدام از وکلا به تنهایی برای انجام وکالت کافی نیست. معمولا موکل به دفترخانه مراجعه و با تنظیم وکالت نامه ضم وکیل، دفترخانه مراتب را به وکلیل اول اعلام می نماید و از آن پس اقدامات منفردا وکیل معتبر نخواهد بود.
منبع: وب وکیل